آخر هفته ی نسبتا خوب و یک خورده غیرمعمولی بود که در مجموع به این شخصیت ویران شده کمک کردند تا خودش را پیدا کند. سعی کردم که هر پیشنهادی را که جزو روزمرگی نباشد تحویل بگیرم و فکر کنم که خوب جواب داد.
- با کلی مراسم قرار شد که لاک پشت محترم و بیچاره ی آقا رضا به آکواریوم شرکت کوچانده شود و زمان مراسم هم پنج شنبه صبح تعیین شد. برنامه شروع شد و همه چیز خوب پیش رفت تا وقتی که خواستم با رضا از شرکت خارج بشوم. که گفت خب حالا باید لاک پشت رو از آکواریوم برداریم. کلی توضیح که اینجا با ماهیا بازی میکنه تنها نمیمونه و هزار و یک داستان . ولی رضا گفت من دلم براش تنگ میشه و رفت تو کوچه گریه. خلاصه کل مراسم رول بک شد و این لاک پشت بیچاره هنوز دارد در خانه ی ما زجر کش می شود با وجود دوستی مثل آقا رضا.
- خیلی یهویی تصمیم گرفتیم با بابا که برویم دیدن برادر کوچکش آن هم بعد از شاید 20 سال قطع کانکشن.
- این جمله ای بود که به نظرم در راستای حرکت به سوی عزت نفس کمک میکند: افراد شما را به خاطر خودتان دوست دارند نه آنچه که شما برایشان انجام می دهید.
- هر چی بیشتر دیتا در مورد تربیت و کودک به دست می آورم به این موضوع بیشتر ایمان می آوردم که احتمال و عوامل برای رشد و موفقیت در بچه های اول خانواده بیشتر است و این نتیجه ای ندارد جز اینکه به دنیا آوردن بچه دوم در زمانی که نتوان مانند یک بچه اول خانواده با او رفتار کرد، گناه یک کمی بزرگی است.
- با کلی مراسم قرار شد که لاک پشت محترم و بیچاره ی آقا رضا به آکواریوم شرکت کوچانده شود و زمان مراسم هم پنج شنبه صبح تعیین شد. برنامه شروع شد و همه چیز خوب پیش رفت تا وقتی که خواستم با رضا از شرکت خارج بشوم. که گفت خب حالا باید لاک پشت رو از آکواریوم برداریم. کلی توضیح که اینجا با ماهیا بازی میکنه تنها نمیمونه و هزار و یک داستان . ولی رضا گفت من دلم براش تنگ میشه و رفت تو کوچه گریه. خلاصه کل مراسم رول بک شد و این لاک پشت بیچاره هنوز دارد در خانه ی ما زجر کش می شود با وجود دوستی مثل آقا رضا.
- خیلی یهویی تصمیم گرفتیم با بابا که برویم دیدن برادر کوچکش آن هم بعد از شاید 20 سال قطع کانکشن.
- این جمله ای بود که به نظرم در راستای حرکت به سوی عزت نفس کمک میکند: افراد شما را به خاطر خودتان دوست دارند نه آنچه که شما برایشان انجام می دهید.
۳ نظر:
اول از همه گه مرسی که بیشتر مینویسی.
لاکپشت چرا زجرکش میشه؟ نمیتونیین هر از گاهی تو تشت آب بگذارینش؟ یا خودتون از این آکواریومهای فسقلی بخرین؟
بعدش هم من با جمله آخر مخالفم! (چون خودم بچه اولم!) به نظر من اولا که هیچ وقت نمیشه با بچه دوم مثل بچه اول رفتار کرد همونطور که برعکسش. هر بچهای برای خودش چیزهایی داره که شاید اون یکی نداره. مثلا در اکثر موارد پدر و مادر راجع به بچه اول مشتاقترن و شاید حوصله بیشتری دارن. مثلا از من ۴-۵ برابر پویا عکس هست ولی دقیقا همین باعث میشه که پدر و مادر یه طورایی سختگیرتر باشند برای بچه اول. و قاعدتا بیتجربهتر. مثلا من همون زمانی دوچرخهدار شدم که پویا. یا همون موقع کلاس زبان رفتم که پویا با اینکه سه سال اختلاف سنی داشتیم.
enghadr var naro ba in laakposhte badbakht! in negoon-bakht asbabaazi nist daash Reza
?ok
سارا جان، اگه آقا لاك پشته هست از شما به همراه لاك پشت آقا رضا دعوت مي كنيم تشريف بياريد منزل ما كه آرتان كلي خوشحال خواهد شد، كلاس هاي مادران همش تو ساعت كاريه، چطوري مي ري؟
ببينيمتون
ارسال یک نظر