۱۳۸۶ دی ۳۰, یکشنبه

تفاوت مدیریت و تحقیق علمی

  1. مشخصه‌ی مدیریت این است که خیلی‌ها میتوانند ادعا کنند که مدیریت بلد هستند. در حالیکه در تحقیق، افراد مدعی بسیار بسیار محدودتر است. در وسط یک تحقیق یکی از راه نمیرسد که بگوید بابا چرا اینجوری میکنی، بهتره اونجوری بکنی.
  2. از یک مدیر به راحتی میتوان سوالات سخت پرسید و جواب وی را قبول نکرد. ولی از یک محقق، سوال خوب پرسیدن نعمتیست برای محقق. سوال هم یا جواب دارد یا هنوز جوابش یافت نشده، بالاخره تکلیف معلوم است. سوال کننده نمیتواند بگوید قانع نشدم! اگر قانع هم نشود، محقق کلی می‌تواند نفع عملی ببرد.
  3. تحقیق علمی یک فضای آرام و متمرکز نیاز دارد. افرادی هم که کمک محقق میکنند همه چشم‌انداز و هدف یکسانی دارند. ولی یک مدیریت، معمولا فضای ناآرام دارد. لزوما افرادی که مدیریت میشوند، چشم‌انداز یکسانی ندارند. ساده‌تر بگویم، در مدیریت به هدف رسیدن قابل درک نیست. به راحتی! با فضاسازی میتوان مدیریت خوب را ناخوب و بالعکس جلوه داد. ولی تحقیق اکثرا نتیجه‌ی قابل درک‌تری در حوزه‌ی خود دارد.
  4. تحقیق یک عمل روشن و مشخصیست. معمولا به جز مواقع نادر، نیاز به مخفی کردن چیزی نیست. ولی مدیریت، نیازمند تجرید – مخفی کردن اطلاعات غیرلازم- است. این مساله را سخت میکند. ممکن است افرادی یافت شوند (و میشوند) بر اساس اطلاعات تجرید شده، قضاوت نادرست بکنند.
  5. ساختن در یک تحقیق راحت‌تر است. ارام ارام مفاهیم به زیبایی و آنگونه که انتظار داری، در کنار هم قرار میگیرند و قصر زیبای ذهنی تو را میسازند. در مدیریت، پایه‌های قصر در اذهان افراد و روالهای سازمان است. کافیست کسی هارمونی را مراعات نکند تا هیچ قصری برای هیچ کسی ساخته نشود. بنابراین حس خوشایند ساختن، در تحقیق بیشتر، راحت‌تر، و پایدارتر از مدیریت حاصل میشود.
  6. در تحقیق، سریع‌تر میتوانی خودت را به مرز علم برسانی. در مدیریت، فاصله‌ات با پول میتواند خیلی نزدیک‌تر باشد. ولی از مرز علم فاصله‌ای میگیری به اندازه‌ی میزان ریسک‌پذیری‌ات.
  7. در تحقیق، افرادی که روی یک حوزه کار میکنند اکثرا حس رقابت ندارند، و هیچ کس هیچ گاه دوست ندارد، تحقیق کسی به ثمر ننشیند. تازه، همه پی‌گیر به ثمر رسیدن تحقیق تو اند. ولی در کار، کمی اینگونه نیست.
  8. در تحقیق چیزی که میخواهی برسی، خیلی اهمیت دارد. در مدیریت، به چیزی که میخواهی برسی مهم است ولی اغلب سایه‌ی چگونه میخواهی برسی، به طرز اذیت کننده‌ای سلطه دارد.
مهدی