نحوهي اعلام خبر سهميه بندي بنزين
خبر سهميه بندي بنزين به طور ناگهاني اعلام شد. خيليها – من حدث ميزنم بالاي 90% - اين اقدام را ناسنجيده ميدانند. مستقل از اينکه کار سهميهبندي بنزين کار درستي است يا نه، من فکر ميکنم، اعلام ناگهاني خبر، نه يک ترجيح بلکه يک اجبار بوده و من عامل آن اجبار رو مردم و فرهنگشون ميدونم.
فرض کنيد که طبق همين ميزان سهميه، ميگفتند که مثلا از هفتهي يا ماه بعد بنزين سهميه بندي ميشود. خب چه اتفاقي ميافتاد! مردم شريف ما (همان 90%) آنقدر بنزين ذخيره ميکردند و انقدر اين مدت آتشسوزي و حوادث جاني اتفاق ميافتاد که اصلا سهميه بندي تعطيل ميشد! از اين منظر من فکر ميکنم که اين اعلام ناگهاني، ترجيح يک بد به يک بدتر بوده.
ولي وقتي فکر ميکنم، احساس نميکنم که عقلاي سليم برنامهريز که کار سهميه بندي را ميکردند، چارهاي جز اين کار بد نداشتند. مثلا:
1- مقدار سهميه را بسيار بالا در نظر ميگرفتند (مثلا 2-3 برابر مقدار فعلي) و اعلام ميکردند که از 1 ماه ديگر سهميهبندي آغاز خواهد شد. سپس به مرور ميزان سهميه را کنترل ميکردند. در اين صورت، فشار وارده و شوک ناگهاني فعلي توزيع ميشد.
2- مقدار سهميه را همين ميزان در نظر ميگرفتند، و قيمت آزاد آن را به نسبت قيمت سهميهبندي، تنها کمي بيشتر در نظر ميگرفتند (مثلا با قميت 120 الي 150 تومان هر ليتر). سپس به مرور قميت آزاد را تعديل و نهايي ميکردند.
اين الگوي رفتاري دولت در کاهش نرخ سود بانکي و چند مورد ديگر نيز تکرار شده است. هر چند اجبار کنندهي اين الگو فرهنگ مردم ماست، ولي ادامه دادن اين الگو، فرهنگ مردم را بد و بدتر ميکند. در ايران همه در حال يادگيري اين مساله هستند که "يک شبه ممکن است قانوني بيايد!" چه اين قانون به نفع مردم باشند، و چه به ضرر آنها، صرف اين الگوي فکري بسيار غلط و عقبنگهدارنده است.
ياد حرف معلم اجتماعي دبيرستانمان افتادم! مرحوم ميگفت: فرهنگها دير ميآيند و دير ميروند. دير زمانيست نظارهگر اين هستم که اگر بخواهد فرهنگي با فشار و سرعت تحميل شود، چه ميشود.
مهدي