۱۳۸۳ خرداد ۲۴, یکشنبه

دست خورده شدن مغز و فکر در هر موضوع می تونه درست باشه. یعنی ذهن آدم در مورد بعضی چیزا دست نخورده است و راجع بعضی چیزا هم ممکن شکل بدی گرفته باشه شایدم شکل قشنگی.
اینکه من در مورد یک موضوع یک سری افکار و عقاید دارم، سالها با اونا زندگی کردم حالا دوباره با اون موضوع درگیر میشم حالا دیگه شاید به خاطر شکل ناقصی که ذهنم در موردش گرفته به راحتی نتونم شکلش رو عوض و بهتر بکنم.
شاید بهتر باشه آدم از اول اساسی برخورد کنه و یه شکل خوب رو از اول متصور بشه و دربیاره.
به نظرم بعضیها از ابتدای زندگی خودساختشون تا حد نه چندان عمیقی می پردازن و BFS می رن جلو ولی بعضی دیگه DFS (جستجوی عمق اول) برخورد می کنن و با اولین برخورد با هر چی تا عمقش می رن و این شاید خیلی طول بکشه تا به یه جاهایی رو شناخت و بهش رسید.
ولی طبق اصل trade off ترکیبش جواب بهتری میده. به شرطی که توانایی abstract نگاه کردن رو داشته باشی و بتونه نودها و برگها رو دسته بندی کنی و اولویت بدی.

هیچ نظری موجود نیست: