۱۳۸۴ تیر ۱۱, شنبه

سلام
این هم از آخرین امتحان. آخریش پردازش گفتار بود که یک ساعتی هست تحویلش دادم. امتحان از نوع "ببر خونه" بود. قرار بود ساعت 9 صبح تحویل استاد بدیم وقتی که رسیدیم دانشگاه جلو در با سیل جمعیت مواجه شدیم که مشغول دعا برای کنکوریهاشون بودن. دانشجوها هم جمع شده بودن و نگهبان نمی ذاشت برن تو دانشگاه. اولش کلی دیپرس شدم و پشیمان از اینکه تا صبح بیدار موندم جوابها رو نوشتم، التماس نگهبان عزیز کردم و اجازه ورود را دریافت نمودم.
الان 3تا پروژه محترم باقی مانده تا این ترم به آخر برسه.
- یه خبر بدی که دیدم درگذشت دکتر برکشلی برقی ها است. اون موقع که تو شورای صنفی خوابگاه بودیم گاهی در خدمتش بودیم. همیشه فکر میکردم آدم مخی هست و مشکلات خوابگاه رو هم میخواد با راهکارهای علمی از نوع برقی حل کند. ولی به نظرم خیلی آدم زحمتکشی می اومد (در حل امور دانشجویان) و در برخوردش برخلاف خیلیها به نظر نمی اومد نسبت به آدم پیش ذهنیتی داشته باشه. خلاصه خیلی دلم سوخت. یکی نوشته بود تومور مغزی داشته و آخرش هم مثل اینکه تو آمریکا فوت کرده.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

Salaam,

Khoshumadam be webloget, avvalin baare baraat injaa minivisam, Omidvaaram ke nomrehaat aali beshe va hameye project haatam be moge tahvil bedi ;-)

Shanai

مهدی گفت...

salam shani
man ham moteghabelan bet khosh aamad migam, mozayyan farmoodid,
omidvaaram khd abe harfet goosh bede va nomrehaaye mano gharin rahmate khodesh gharaar bede.