۱۳۸۳ آذر ۲, دوشنبه

استاد شبکه خیلی کلاس جالبی داره و از درس دادنش میتونی از اخبار و نظریاتی که جدیدا در دنیا مطرح شده و البته تحلیلات خود ایشون با خبر شی. اون روز می خواست از کد همینگ بگه و گفت: بله این هم که کد آقای همینگه و البته ما تو ایران نمی تونیم بگیم مثلا کد آقای علیزاده چون ممکن طرف بدش بیاد و بره شکایت کنه که چرا اسمم رو گذاشتن. این موضوع تو ایران جا نیفتاده و پذیرفته نیست.... و کلی در باره عواقب و مزایا و مثالاتش گفتگو نمودند.
قبلا که با رویا سر کلاسش به خاطر همین حرفهای حاشیه ای میرفتیم. بعدش خودمون کلی سر حرفایی که شنیده بودیم بحث غیردرسی می کردیم. حالا این ملت جدید فرمایشات ایشون رو رکورد میکنند که مبادا جایی از درس رو جا بندازن! دو تا دیگه از تیکه هاش رو هم بگم.
- موضوع درس توازی یا همروندی: کلی درباره ی پروژه های جدید روسها در زمینه ی فضانوردی میگفت که روسها تازه دارن بعد از تجزیه شدنشوش خودشون رو از نظر اقتصادی پیدا میکنند و دوباره تحقیقات فضایی میکنن که آیا موجودات فرازمینی هوشمند وجود دارند. "البته به نظر من شاید یه موقع موجودات فرازمینی پیدا بشن که بتونن قدرت پردازش موازی رو خیلی بیشتر از انسان داشته باشند."
-خطای جهشی: وقتی که یه کابل تلفن از کنار خونه ی کسی رد میشه تازه از حموم در اومده و داره سشوار میکشه و این بسته (packet) از خدا بی خبر به خاطر نویزهای سشوار خطای جهشی پیدا میکنه.

۱۳۸۳ آبان ۳۰, شنبه

کاش میشد اون ودیعه ی خدابخشیده به هر انسانی رو شناخت. این کار به نظر برای اکثریت سخت میاد و محتاج کند و کاو و گاهی معجزه است، بهتر بگم اتفاق. و این اتفاق چه زود برای بر بعضی رخ میدهد و برخی هم تا آخر عمر به دنبال شناخت اون ودیعه می گردند و شاید هم دیگر نمی گردند. منظورم از ودیعه چیزی است مثل همان نوشته سرایی های "نادر ابراهیمی" که نوشته هاش همیشه منو افسون میکنه و وادار به نوشتن. چیزی مثل فلسفه دانی صدرای شیرازی یا چیزی مثل جهان بینی سهراب.
اینکه آدم یه انسان متفکر باشه و رشد بافته و نه جزو عامه ای که دچار روزمرگی شده، منوط به شناخت همون ودیعه است و پرورشش. اگه ایمان به وجود چنین ودیعه ای حاصل بشه، خودش قدمیه برای پیدا کردنش. آیا ممکنه ودیعه ای وجود نداشته باشه که او رو ممتاز کنه؟ آیا هر کسی قادره ملاصدرایی بشه؟ به شرط آنکه خویش بپرورد؟ ملا شمسای گیلانی که کنارش بود مثل اون نشد. شاید ودیعه اش چیز دیگری بود. معیار ودیعه بودن چیه؟ توانایی خاص، دانایی خاص، احساسی خاص،احتمالا نقطه ی قوتی در یکی از همین ادراکات معنوی و شاید مادی که ما رو به انسان بودن ممتاز کرده.

۱۳۸۳ آبان ۲۰, چهارشنبه

سلام
-همیشه وقت درسا آدم (یکی مثل من) از همه چی ،مثلا وبلاگ نوشتن، غافل میشه مخصوصا اگه ماه رمضون باشه.
-جمعه پیش از نظر خودم دچار یک کسب افتخار شدم اونم اینکه تونستم به 20 نفر افطاری بدم اونم مهمونایی از نوع "فامیل شوهر"! البته کمکای مهدی به شدت شایان ذکر بود.
-تازه فهمدیم که کانال چهار سخنرانی حاجاقا دولابی رو میذاره و کلی ذوق زده شدم. احساس میکنم از اون افرادیه که باعث امیدواری آدم به زندگی بی منطق و بی نظم اینجا میشه. هر چند که دیگه نیست ولی همین احتمال برای وجود چنین کسایی تو این سرزمین خیلی قشنگ و رؤیاییه. همین یکی هم کافیه اگر باور کنی که واقعا داره با دیدن یه دنیای دیگه حرفایی در نزدیکی تو میزنه.
-امسال دانشکده چنددفعه افطاری داد 83ایها 82ایهاو...و همه. با همکاری دوستان عزیز فوق برنامه و بعضا غریبه با روزه. نمی خوام اینجوری بگم ولی بچه ها واقعا با سالهای قبل متفاوت شدن و آدم احساس غریبگی میکنه. هر دفعه که همکف دانشکده روی اون میزها برای حل تمرین و حرف اینا میشینم و بچه ها رو زیر نظر میگیرم برام عجیبتر میشن. شاید من دارم از زمان عقب میمونم. نمیدونم چرا اینقدر در این فاصله ی زمانی کم اختلاف اینقدر زیاد شده.